من امروز جمعه بعد از نماز جمعه در میدان انقلاب شاهد صحنه تظاهرات حامیان حکومت بودم.
جالب بود که یک عده رفته بودن بالای گنبد وسط میدان و پرچم ایران بدست شعار میدادن.
احساس بی عدالتی و خشم داشتم. رفتم و تقاضا کردم که با سرپرست گروه یگان ویژه و نیروهای نظامی صحبت کنم.
یک نفر رو معرفی کردن و بین جمعیت خواهران و برادران محجبه! بدون روسری با رئیس شروع به صحبت کردم.
و اعلام کردم که اگر من هم هموطن شما هستم و این کشور متعلق به همه ی ایرانیان هست چرا فرصت برابر برای ابراز خواسته ها به همه داده نمیشه، چرا نیروهای نظامی برای من ایجاد ناامنی میکنند و برای این گروه حفاظت؟
جالب بود که شنیدن و حتا زمانی که خانم ها و آقایونی از جمع با کلمات و رفتارشون با من شروع به پرخاشگری کردن (با شعار مرگ بر فتنه گر و چند تا متلک و...) همین آقا جلوشون رو گرفت و اون ها رو دعوت به سکوت کرد. ونهایتا من رو از بین جمعیت بیرون آورد و تقاضا کرد که حالا حرفهات رو زدی برو.
مریم 6 آبان 1401
تجربههایی که در وبسایت «زبانزندگی» ارتباطیبدونخشونت - باشتراک گذاشته میشود؛ تجربهی عملی کاربرد زبانزندگی با درک نگارندهاست و نه یکمثال آموزشی.